پایان نظمی خونبار
تاریخ انتشار: ۲۸ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۷۰۹۷۶۱
«نظم جهانی پیشین به پایان رسیده است»، اشتباه نکنید، این سخن وزیر خارجه فعلی آمریکا، اعلام رسمی مرگ نظام دوقطبی و نیز تکقطبی است که در امتداد هم و محصول جنگ جهانی دوم بود.
به گزارش مشرق، سعدالله زارعی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: «نظم جهانی پیشین به پایان رسیده است»، اشتباه نکنید، این سخن پنج یا شش روز قبل وزیر خارجه فعلی آمریکاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این نظم جدید از زمان تأسیس توسط جنایتکاران پیروز جنگ جهانی دوم، تا زمانی که یکی از اضلاع آن - شوروی - فروپاشید، در متن خود جنگهای دیگری در پی داشت، با این تفاوت که این بار دود آنها عمدتاً به چشم مردم دو قاره آسیا و آفریقا رفت. چهار جنگ پرشدتتر آسیایی این دوره شامل جنگ کره، جنگ ویتنام، جنگ افغانستان و جنگ ایران و عراق ۴۱ سال از ۴۴ سال دوره ۱۹۴۷ تا ۱۹۹۱ یعنی دوران جنگ سرد را پوشش داد!
با فروپاشی شوروی، نظام دوقطبی کم و بیش به نظام تکقطبی تبدیل شد و همان مناسبات با خشونت بیشتر بر صحنه بینالملل حکمفرما گردید و به جنگهای بیشتر منجر شد. از جنگ کره در ۴ تیر۱۳۲۹/ ۲۵ ژوئن ۱۹۵۰ تا جنگ اوکراین در ۵ اسفند ۱۴۰۰/ ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، بدون استثنا نقش دولتهای آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان و روسیه در جنگهای این دوره برجسته بود.
حالا وزیر خارجه آمریکا در دانشگاه جان هاپکینز میگوید «نظم جهانی پیشین به پایان رسیده است». بلینکن میگوید جهان به سمت سهقطبی آمریکا، چین و روسیه در حال حرکت است. او در این میان باز بهطور ضمنی از آیندهای پر از جنگهای خونین خبر داد و گفت با چین بزرگترین چالشها را خواهیم داشت. درخصوص این موضوع نکاتی وجود دارد:
۱- نظم جدید جهانی قطعی است. کمااینکه پایان نظم پیشین هم قطعی است. اما نظم جدید چگونه نظمی است؟ اگر آنگونه باشد که آنتونی بلینکن بیان کرده، نظم جدیدی نیست، همان نظم ۷۰ ساله قبلی است که ۴۴ سال دوقطبی و حدود ۲۵ سال یک قطبی بوده، از این پس سهقطبی خواهد بود با این تفاوت که در گذشته توازن به نفع بلوک غرب بود، حالا توازن به نفع آسیا است که به تنهایی دو ضلع از سه ضلع نظام آینده را تشکیل میدهد. پس اگر نظم جدید این باشد، همان نظم کهنه و پوسیده قبلی است که وصلهپینه شده و به بازار آمده است و مفت هم نمیارزد. اما بلینکن در واقع آرزوی آمریکا را اظهار کرده است ولی واقعیت با آرزوی او تفاوت اساسی دارد. اگر ملاک، اظهارنظر مقامات آمریکایی باشد که در سال ۱۳۶۹ جرج واکر بوش - در مقام رئیسجمهور - گفت «ما یک قرن آمریکایی پیشرو خواهیم داشت». این قلم نمیخواهد بگوید آمریکا از نظر قدرت، حتی در ردیف سوم هم قرار ندارد. حرف این است که آمریکا دیگر قادر به شکلدهی به یک نظام بینالملل و محور شدن در آن نیست.
۲- تغییر عنوان و تابلو و در عین حال استمرار بخشیدن به نظم قبلی را نمیتوان نظم جدید خواند. بله اربابان نظم کهنه علاقه دارند با کمترین هزینه، از تبعات نظم پیشین عبور نمایند. اینکه نظم قبلی منسوخ میشود و وزیر خارجه آمریکا هم با تأخیر زیاد به آن اذعان میکند، سبب و علت دارد. درست است که این سبب و علت از دل ضعفهای بزرگ و غلطهای زیاد خود سیستم و نظم قبلی بیرون آمده اما به هیچ وجه یک وضعیت مهندسی شده از سوی خود اربابان نظم پیشین نیست که بیایند بگویند نظم پیشین به پایان رسید و حالا نظم جدیدی را با این بازیگران شروع میکنیم. به همین دلیل بلینکن در همین بیان، یک افق نامطلوب برای آمریکا به تصویر درمیآورد، این یعنی کار از دست آنان خارج شده است و باید خود را برای شرایط بسیار دشوار و پیچیده آماده کنند.
ادعای دیگری که در سخن وزیر خارجه آمریکا نهفته، این است که جهان مثل گذشته با نظمی متصلب مواجه خواهد بود. نظم متصلب در برابر نظم منعطف است. نظم متصلب نظمی است که مثل نظام دوقطبی، قدرتهای بزرگ معینی برای مدتی طولانی در مرکز تصمیمات بینالمللی قرار داشته و بقیه لاجرم بهعنوان قدرتهای کوچکتر پیرامونی، نقشهای واگذار شده خاصی را ایفا میکنند. بلینکن میگوید شکل و هندسه نظم پیشرو همان شکل و هندسه نظم متصلب پیشین است. این هم واقعیت ندارد. آنچه او از فروپاشیدن آن سخن میگوید، نظمی متصلب است و دقیقاً یکی از دلایل فروپاشی آن تصلب آن بوده است. چطور نظم جدید میتواند در عین اینکه علیه تصلب شوریده، خودش متصلب باشد؟ نظم متصلب نوعی نظم جبری است که حقیقت جزر و مد دولتها و قدرتها را نمیپذیرد. اگر نظم نوین بخواهد مثل نظم قبلی متصلب باشد، تکرار چیزی است که جهان علیه آن شورش کرده است.
۳- نظم جدید جهانی در درجه اول یک «طغیان» در بنیادها و باورهاست. اساس به بنبست رسیدن نظم پیشین، بنیادهای نادرست آن بوده که در وجه سیاسی به «یکجانبهگرایی» و در وجه فرهنگی به «یکپارچهخواهی» کشیده شده است. این در حال تغییر است. کما اینکه مقدمتاً چنین تغییری در مناسبات به چشم میخورد. بنابراین قرار نیست چین و روسیه به جای فرانسه و انگلیس و یا آمریکا بنشینند و کشورهای دنیا در ذیل هر کدام به یک بلوک متعارض تبدیل گردند. آنچه نظم جدید را از پیشین متمایز میکند، تغییر در وجوه سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... آن است. و این تغییری نیست که بهطور اتفاقی و خود به خودی رخ دهد، باید برای آن کارهای مختلف، از جمله کار دیپلماتیک کرد و متناسب با این وجوه سازوکارهای لازم را تدارک دید.
۴- ایران در این تغییر جهانی کجاست؟ بعضی با نگاه به پارهای مشکلات که همه کشورها کموبیش با آن دست بهگریبان هستند، میگویند تغییر نظام جهانی کمکهایی به ایران میکند ولی آن را به یک کشور تعیینکننده در عرصه بینالملل تبدیل نمینماید. اما واقعیت چیست؟ واقعیت این است که اولاً خود تغییر از نظمی به نظمی دیگر تا حد بسیار زیادی مرهون انقلاب ایران و ضربات آن به نظم پیشین است؛ ثانیاً ایران با داشتن یک مدل متمایز حکومتداری و نوع خاصی از تجربه سیاسی که ترکیب دین و دنیاست ارائه نموده که به آن جایگاه آلترناتیو نظم پیشین بخشیده است. و در همان حال با داشتن موقعیت مرکزی در تمدنوارههایی نظیر «اسلام انقلابی»، «مقاومت»، و مجهز بودن به ایده فرهنگی مبتنی بر نجات مستضعفین یک بازیگر سیاسی مدعی است؛ ثالثاً با داشتن جمعیت، مساحت و در نتیجه داشتن بازار بزرگ صادرات و واردات، اشراف بر آبراهها و کریدورها و حجم عظیم تولید ناخالص داخلی و جایگاه آن در حوزه انرژی، موقعیت ویژه اقتصادی دارد و رابعاً از حیث علمی یکی از کشورهای مدعی محسوب میشود. بنابراین ایران میتواند بهعنوان یک قدرت مؤثر در ساخت نظم جدید جهانی ایفای نقش کند. البته این نیاز به کارهای مختلف و فشرده دارد.
منبع: مشرق
کلیدواژه: قیمت آمریکا جنگ جهانی دوم انقلاب ایران انگلیس چرچیل روسیه آنتونی بلینکن سعدالله زارعی فرانسه بلوک غرب جنگ کره اوکراین جنگ افغانستان شورای امنیت سازمان ملل استالین جنگ ویتنام خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت پیشین به پایان نظام دوقطبی وزیر خارجه جدید جهانی نظم پیشین نظم جدید نظم قبلی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۷۰۹۷۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بیانیه شورایعالی انقلاب فرهنگی در حمایت از دانشجویان آمریکا
دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی با صدور بیانیهای تاکید کرد: این موج بیداری که امروز در دانشگاههای آمریکا شاهد آن هستیم، ارمغان خیزش افکار عمومی ضد جنایتهای صهیونیسم است. - اخبار سیاسی -
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم، دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی با صدور بیانیهای در حمایت از خیزش دانشجویان بیدار دانشگاههای آمریکا و اروپا، تاکید کرد: جوشش جوانان نشانگر این است که دوران تحریف تاریخ و وارنه نشان دادن حقیقت توسط صهیونیسم با ابزار رسانه و سلطهگری به پایان رسیده و این موج بیداری که امروز در دانشگاههای آمریکا شاهد آن هستیم، ارمغان خیزش افکار عمومی ضد جنایتهای صهیونیسم است.
متن بیانیه به شرح ذیل است:
تجمع دانشجویان امیرکبیر در حمایت از دانشگاهیان آمریکاییبِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ
علائم زیادی وجود دارد که نظم کنونی جهان دارد تغییر پیدا میکند و نظم جدیدی بر جهان حاکم خواهد شد. رهبر معظم انقلاب در دیدار دانش آموزان(1401/08/11)
بیش از شش ماه از حملات وحشیانه، ناجوانمردانه و ضد انسانی رژیم اشغالگر قدس به غزه میگذرد. دهها هزار انسان که عموم آنها کودکان، زنان و مردم بی دفاع بودهاند آماج حملات ویرانگر این رژیم جعلی قرار گرفتهاند. همزمان با این جنایتها موجی از اعتراض گسترده در جهان علیه متجاوزان و جنایتکاران صهیونسیت آغاز شد و تمام ابزارها و ظرفیتهای نظام سلطه از جمله نهادهای حقوقی بینالملل و قدرت رسانهای غرب، برای سرپوش گذاشتن بر این جنایتها مورد استفاده قرار گرفت و علیرغم همه این تلاشها، صهیونستها و حامیان آنها در جنگ روایت نیز در برابر موج آزادی خواهی شکست خورده و افکار عمومی در جهان اکنون بیش از هر زمان علیه آنها و نظام سلطه بیدار شده است.
دانشگاه و نهاد علم در تاریخ همواره آغازگر تحولات سیاسی و اجتماعی بوده و نفی استبداد و آزادیخواهی از ویژگیهای عناصر علمی و دانشگاهی در تمامی ادوار تاریخ است که در این موضوع نیز شاهد انفجار و خروش وجدانهای بیدار جوانان دانشجو علیه جنایتهای ضد بشری و نسلکشی در غزّه بودیم که این جوشش جوانان نشانگر این است که دوران تحریف تاریخ و وارنه نشان دادن حقیقت توسط صهیونیسم با ابزار رسانه و سلطهگری به پایان رسیده و این موج بیداری که امروز در دانشگاههای آمریکا شاهد آن هستیم، ارمغان خیزش افکار عمومی ضد جنایتهای صهیونیسم است.
از سوی دیگر فرهنگ رایج نظامهای آموزش عالی در جهان؛ استقلال دانشگاهها و نهادهای علمی در ساحتهای گوناگون از جمله استقلال علمی و آزادی در بیان نظرات، دیدگاهها و اندیشهها بوده است و آزادی آکادمیک در نظام های آموزشی اصلی پذیرفته شده و مورد احترام است. اما در کشوری که خود را مدعی اول آزادی بیان در جهان میداند، شاهد هستیم که نقاب از صورت آنها کنار رفته و چهره حقیقی آزادی در غرب نمایان شده است و شدیدترین برخوردها و سرکوبها علیه دانشجویان و اساتیدی که اعتراض مسالمت آمیز به نسلکشی و جنایتهای رژیم جعلی صهیونیستی داشتند توسط نیروهای نظامی در داخل دانشگاههای آمریکا صورت گرفته است.
ضرورت دارد؛ کلیه تشکلهای دانشگاهی و نهادهای علمی در ایران و جهان از این اعتراضات مسالمتآمیز که علیه نظام سلطه شکل گرفته است، حمایت کرده و تأکید میکند جنبش های دانشگاهی ضمن استمرار این تجمعات، اجازه ندهند نظام استکبار در پناه قانونهای اجتماعی و نهادهای بینالمللی خودساخته صدای وجدانهای بیدار در جهان را خاموش کنند و فارغ از هر گرایش سیاسی، دینی و مذهبی به حمایت از این جنبش سراسری دانشگاهی بپردازند.
امید است در پرتو این بیداری وجدانهای پاک، شاهد نابودی رژیم جنایتکار صهیونیست و رفع ظلم و زورگویی در جهان و حرکت در مسیر تعالیم الهی باشیم.
انتهای پیام/